×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ادبیات

× harf del
×

آدرس وبلاگ من

cofferick.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/hoseinxx

سیل

شهر در هياهوي باران گم شده بود و من به دنبال تو گيج و منگ تن به

گريه آسمان سپرده بودم.

خوشباوري در روحم لنگر انداخته بود .باور كرده بودم مي توانم تو را از ياد

ببرم.

پياده روي هاي شهر پر شده بود از ترس سيل و من كنج دلم اميد به

غسل باران داشتم.

آيا باران قدرت شستن غم ، فقر ، وحشت مرگ ، كينه، خيانت و خفقان را

از اتمسفر شهر داشت؟

مردم شهر بي تاب در گذر سيل محو شده بودنند و من همچنان در فكر

رهايي از كابوس تو بودم .

سيبي سوار بر وحشت سيل از روبرويم گذشت . كودكيم حس شيطنتي

ديگر را در دلم تازه كرد.

با تمام وجودم تن به گذر سيل سپردم.

باورم شد

"ساراي" عاشق را سال هاست كه سيل باخودش از وطن برده !
سه شنبه 2 فروردین 1390 - 10:53:09 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ارسال پيام

دوشنبه 15 فروردین 1390   6:21:14 PM

سلام دوست هنرمند .طبق یک نظریه ممکن است یک سیل دیگر  بیاید و سارا  را برگرداند.هرچند  سارا دیگر سیل زده  است ودرد سیل زده را سیل زده می داند

http://rastin_antiparadoxes.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 12 فروردین 1390   7:07:43 PM

 قداست در گل واژه *عشق*

اگر لیلی به مجنون داده میشد 

 که 

دگر هیچ عاشقی رسوا نمیشد داداش

مرام نامه عشق هم که خودت میدونی چیه... تنهایی..... سرگشتگی.... رسوایی.... فراق و فراق و فراق...

هجرت و هجرت و هجرت....

                           راست               ین

آخرین مطالب


سیل


i have a dream


زن نفرین شده


صفر مرزی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

8629 بازدید

1 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

26 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements